طنین صدای دوست از در و دیوار، خاک نشینان را به افلاک دعوت می کند و زمزمه اهل عشق در لبیک به دعوت یار از گوشه گوشه دنیا به آسمان بلند است و راستی جز زمزمه های عاشقانه در عرصه فنا چه چیز باقی می ماند؟
عیسی نادری اینک وصیتم را با آیهای از قرآن مجید شروع میکنم.
«فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لاکفرن سیئاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثواباً من عندالله و الله عنده حسن الثواب»(آلعمران/ 195) پس آنان که هجرت کردند و برون رانده شدند از خانههای خویش و آزار و اذیت شدند در راه من و جنگ کردند و کشته شدند همانا بزدایم زشتیهای ایشان را و در میآورمشان در بهشتهایی که میرود از زیر آن نهرها.
به نام آن که جانم از اوست و به نام یگانه پروردگاری که خالق هستی میباشد که به انسان تعقل و آگاهی داده تا بین او و دیگر موجودات تفاوتی باشد.
با درود و سلام بر منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجه) و نایب برحقش امام امت و امت شهیدپرور و درود بر مجروحین و معلولین و اسرا و سلام و درود بر شیران روز و زاهدان شب، این پیکارگران حق علیه باطل و درود و سلام بر خانواده معظم شهدا، مفقودین، معلولین و اسرا که ایشان به حق چشم و چراغ این ملتند.
این وصیت عرایضی است که برای شما خانواده عزیز و امت شهیدپرور به یادگار میگذارم.
اینجانب بر حسب وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم به سوی جبهه نهادهام و با آگاهی و بصیرت کامل این راه را انتخاب کردهام و هیچ احدی و هیچ کسی به زور و اجبار این راه را به من القا نکرده است.
برادران! ما که سالها افسوس میخوریم که چرا در زمان سرور و سالار شهیدان امام حسین(علیهالسلام) نبودهایم تا به ندایش لبیک گوییم، حال که فرزند برومندش امام امت، «هل من ناصر ینصرنی» را سر میدهد چرا و چگونه به یاریاش نشتابیم! آیا مگر فرق میکند یاری رساندن به امام حسین(علیهالسلام) با یاری رساندن به حسین زمان، امام امت؟ در هر دو زمان اسلام در خطر بوده و میباشد و این را بدانید خداوند منان در هر زمان و در هر لحظه انسان را به چیزی مورد آزمایش و امتحان خود قرار میدهد و در قرآن کریم در این باره فرمودهاند: «و لنبلونکم بشی من الموت و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرین»(بقره/155) هر آینه میآزماییم شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش از مال و جانها و میوهها و مژده باد بر صبرکنندگان.
این زمان، زمان امتحان ماست از جانب خداوند.
پس ای امت شهیدپرور! سعی کنید از این آزمایش و امتحان الهی خوب بیرون آیید و بنده که یک طلبه حقیری بیش نیستم، میروم تا از حیثیت و نوامیس و از دین پاک و مقدسم دفاع کنم.
آری، عشق به اسلام است که مرا به این وادی کشانده و این جملات حیاتبخش قرآن و سخنان امام امت است و این عشق خاموش نشدنی در قلبم جای گرفته تا بتوانم بزرگترین مایة زندگانیام-که جانم باشد- در راه اسلام هدیه کنم و این هدیه کردن جان در راه خداوند تبارک و تعالی موجب افتخار و آرزوی دیرینة بنده میباشد و در قرآن کریم خدای متعال میفرماید: «و لإن متم او قتلتم لالی الله تحشرون»(آلعمران/158).
اگر در راه خدا بمیرید و یا کشته شوید غم مخورید که به رحمت ایزدی پیوسته و به سوی خدا محشور خواهید شد.
و در آیهای دیگر میفرماید: «و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله أمواتٌ بل احیا و لکن لاتشعرون»(بقره/154).
و کسانی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید بلکه آنها زندهاند و شما درک نمیکنید.
برادران! اکنون که پایان و آخرین لحظات زندگیام را در این دنیا میگذرانم و قصد سفر به سوی دیار عاشقان و رهروان راه حسینی را دارم، جای دارد که جملات و عرایضی به عنوان یادگار در میان خانواده عزیز و امت شهیدپرور بگذارم.
خانواده عزیز و امت شهیدپرور! حرفی که میخواهم بزنم، حرف تمام مسؤولین کشور و شهدای گرانقدرمان میباشد.
عرضم به شما این است که همیشه در صحنه حضور داشته باشید و اسلام و امام بزرگوارمان را یاری کنید و هیچ وقت خود را از روحانیت جدا مسازید.
البته در ذهنتان خطور نکند بنده به عنوان یک طلبه دارم از روحانیت تعریف و تمجید میکنم بلکه چون آن عشق و علاقهای که به روحانیت دارم، این حرف را میزنم.
چون این روحانیت عزیز بودند که اسلام را از امواج حملات انسانهای منحرف و ملحد نجات دادند و این روحانیت بوده است که اسلام را تا اینجا رسانده و بعد هم به حضرت مهدی امام زمان(عجلاللهتعالیفرجه) میسپارد و اگر یک لحظه خود را از روحانیت مخصوصاً از امام عزیزمان جدا سازید، خیانت به نفستان و خیانت به دین مبین اسلام و خیانت به خون شهدا کردید و از گوشهنشینی و بیتوجهی به مسایل اجتماعی و سیاسی اجتناب کنید و بدون تعقل و عدم آگاهی در رابطه با جنگ فکر نکنید و همیشه در جریان مسایل جنگ قرار بگیرید و به عنوان یک مسلمان مسؤول و متعهد در خانه، بازار، محله، کارخانه و هر کجا که هستید به فکر تغذیه جبههها باشید، جبهه دانشگاه است.
برادران! در آینده تنها چیزی که میتواند انقلاب اسلامی را تهدید کند، تفرقه میباشد.
چرا؟ چون دشمنان این انقلاب از نظر مسایل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نتوانستهاند کاری از پیش ببرند لذا از راه تفرقه وارد میشوند تا از عزم استوارتان کاسته و بین شما جدایی افکنند.
لذا از شما میخواهم که وحدت خود را حفظ کرده و همگی به ریسمان خدای منان چنگ زنید تا دشمن نتواند ضربهای به این انقلاب وارد کند.
پدر و مادر عزیزم! بنده خودم اعتراف میکنم که در دوران زندگی فرزند خوبی برای شما نبودم.
لذا از شما میخواهم بدیهای ما را به بزرگواریتان ببخشید و مرا حلال کنید .
عزیزانم! هیچ وقت خدای نکرده در ذهنتان خطور نکند که فرزندتان را از دست دادید.
نه، اینطور نیست، بلکه بدانید فرزند شما امانتی بود از جانب خداوند نزد شما و خدای متعال در هر زمان که بخواهد این امانت را از شما میخواهد و لذا این مایه افتخار شما باشد که این امانت را به صاحب اصلیاش تحویل دادید و خوب هم از عهده این امتحان برآمدید و امت حزب الله هم بدانند که فرزندشان به عنوان امانت است از جانب خدای متعال، پس سعی کنید فرزندتان را خوب تربیت کنید و خوب هم به صاحب اصلیاش تحویل دهید.
برادران و خواهران! تقوا را –که کلید رستگاری است و شما را به اوج ملکوتی میرساند- پیشه خود کنید تا به سعادت ابدی نایل آیید.
زیرا انسانی که بدون تقوا باشد، همیشه و در همه حال در جامعه ذلیل و خوار شمرده میشود.
پس چه خوب است که انسان سخنان گهربار پیامبر اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهالسلام) را گوش فرا دهد و [فرمودة آنها] که: «اوصیکم به بتقوی الله و نظم امرکم»(نهجالبلاغه خطبه/83) است را جامه عمل پوشیم.
و در آخر از برادر عزیزم (آقا موسی) انتظار دارم که بعد از شهادتم راهم را ادامه دهد و به حوزه علمیه رفته و در آنجا مشغول به تحصیل شود تا این افراد از خدا بیخبر و منافقین کوردل بدانند که هیچ وقت شما نمیگذارید سنگر برادرتان خالی بماند و حرفی دارم با برادران طلاب علوم دینی که حرفم این است که هیچ وقت سنگر علم را به بهانهای خالی نکنید.
چرا؟ چون دشمن هر لحظه در کمین است که از این مسئله سوء استفاده کند.
اگر خوب به سوی علم با عمل پیش بروید، به خدا روحم شاد میشود و در نمازهای جماعت و در دعاهایتان ما را فراموش نکنید و دیگر عرضی ندارم و با چند دعا شما را به خدای بزرگ میسپارم.
در ضمن برادر عزیزم (احمدآقا) بعد از شهادتم وصی من میباشد.
الها! معبودا! یک جان داشتم که در راه تو فدا کردم.
خدایا! این هدیه را قبول بفرما.
خدایا! پروردگارا! امام عزیزمان را با ظهور حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجه) صحیح و سالم نگهدار و دشمنان را اگر قابل هدایت نیستند، ذلیل و نابود بفرما.
رزمندگان اسلام را فتح و پیروزی نصیبشان بگردان.
علمای اسلام و تمام کسانی که برای اسلام خدمت میکند را محافظت بفرما.
خانواده محترم شهدا، اسرا، مفقودین و معلولین را صبر جمیل و اجر جزیل عطا بفرما.
استان: مازندران
شهرستان: ساری
تولد: 1/6/1346
شهادت: 26/3/65- حاجعمران